شاید در زندگی بارها برایتان پیش آمده باشد؛ با وجود داشتن دانش یا توانایی از روبرو شدن با برخی از مسائل اجتناب کنید. این حالت، ارتباطی با موضوع پیش آمده و یا توانمندی شما ندارد. شاید اطرافیانتان به شما گفته باشند که با موضوع روبرو شوید و شما توانمند هستید اما بازهم توان مواجه نداشتهاید،این رفتار شما به موضوعی به نام “اعتماد به نفس” برمیگردد. با ما همراه باشید تا در این خصوص بیشتر آشنا شوید.
آنچه میخوانید:
- تعریف اعتماد به نفس
- عوامل اعتماد به نفس
- عوامل شکل گیری اعتماد به نفس پایین
تعریف اعتماد به نفس
درسطحی اصولی و اولیه، اعتماد به نفس حسی از امنیت احساسی است. که از باور داشتن به خود ناشی می شود. و عزت نفس چتری است که این ایمان و باور را تشکیل می دهد. اعتماد به نفس از عوامل گوناگونی تشکیل می شود که در میان آنها عزت نفس نقشی بسیار مهم دارد.
داشتن حس اعتماد به نفس در همه جنبههای زندگی شما ضرورت دارد. اعتماد به نفس به شما یاری میدهد. تا به هدفهای خود برسید. چیزهای تازه را امتحان کنید. به تصمیمگیری خود اعتقاد و به توانمدی های خود ایمان داشته باشید. مستقل زندگی کنید.
به شما یاری میرساند تا استرس را مدیریت کنید و با مسائل جسمانی و احساسی برخورد متانسب داشته باشید. نداشتن اعتماد به نفس شما را خوار و خفیف می کند. داشتن اعتماد به نفس بدین معنی نیست که هرگز عصبی، مشوش و نامطمئن نشوید. اضطراب و نا امنی احساساتی طبیعی برای همه انسانها هستند، همه گاه خود را در زیر فشار احساس می کنند.
اعتماد به نفس، با توجه به کاری که انجام می دهید، تفاوت می کند. با سن و سال شما با تجربهتان و با خلق و خوی شما رابطه دارد.اما اگر از عزت نفس کافی برخوردار باشید. اگر گاه و بیگاه اعتماد به نفس شما کم شد. میتوانید از پس موقعیتهای مشکل زا برآید و کمتر با کمبود اعتماد بنفس روبه رو میشوید. اعتماد به نفس با غرور و خود پسندی تفاوت دارد. خود پسندی غرور نابجاست. اعتماد به نفس واقعی توانمدی درونی است که عزت نفس را زیر بنای خود دارد. به دنبال اعتماد به نفس کاذب نباشید. تظاهر به کسی نکنید که نیستید. هیچ کس و در همه وقتها و زمانها اعتماد به نفس ندارد و احساس نگرانی و تشویش هرگز نباید نقطه ضعف به شمار آید.
عوامل اعتماد به نفس:
عزت نفس:
معنای دیگرش احترام به خود یا حرمت نفس است. بر سه آیتم بنا نهاده شده:
- اطمینان خاطر: گزینهها و باورهای خود را محترم می شمارید.
- خودپذیری : میدانید که کی هستید. چه چیزهای را دوست دارید. از چه چیزهای بدتان میآید.
- خودباوری : میدانید به آنچه میخواهید دست خواهید یافت.
ترسیدن از توانایی خود برای مقابله ممکن است به پیشبینی تبدیل شود. درست از آب در آید. احساس اعتماد به نفس کمتر باعث شده از توانمدی خود نگران باشید. این منجر میشود رفتارهای ضعیف از خود به نمایش بگذارید و این مانع دستیابی به هدف میشود.
عزت نفس پایین
عزت نفس پایین در اعتماد به نفس نقش مهمی بازی میکند. داشتن عزت نفس از باور نداشتن خود. اینکه بتوانید کاری را انجام بدهید ناشی میشود.در این وضعیت به غرایز خود باور ندارید که فردی ارزشمند هستید.
اگر اوضاع آن طور که میخواهید پیش نرود از خودتان انتقاد میکنید. رفتارهای نا کارآمدی بروز میدهید این رفتارها بر شدت مسلئه میافزاید و باورهای شما را تایید میکند رخدادها، موقعیتها و حتی افکار و اندیشه از عزت نفس میکاهد.
عواملی که موجب اعتمادبه نفس و عزت نفس پایین می شوند:
- کمبود اعتماد به نفس یا عزت نفس ممکن است با برخی از موقعیتها رابطه داشته باشد. یا بخش همیشگی زندگی شما باشد. اگر در مورد رخداد ویژه یا موقعیتی خاص احساس نا امنی می کنید. یا دیدگاه مثبتی نسبت به توانمدی خود ندارید. با تمام شدن موضوع این اعتماد به نفس و عزت نفس پایین برطرف می شود.
- اگر اعتماد به نفس و عزت نفس پایین بخش همیشگی زندگی شما باشد. میتوانید در هر کاری که میکنید تاثیر بگذارد. فکر بی ارزش بودن، احمق بودن، کافی نبودن، دوست داشتنی نبودن در هر کاری که انجام میدهید، پیوسته دخالت می کنند.
- این باورها ریشه های عمیق دارند. شما آنها را به دیده حقایق زندگی میبینید. نه صرفا نظری که درباره خودتان دارید. باور میکنید که آنها ویژگیهای اصولی هویت شما هستند. این بدان معنا است که خودتان را آن قدرها دوست ندارید. افراد به سبب تجربه های منفی در زندگیشان، گرفتار کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس پایین میشوند. این معمولا از دوران کودکی و نوجوانی سرچشمه میگیرد. هر چند ممکن است در هر زمانی شکل بگیرد. حتی اشخاصی که پیش تر عزت نفس سالم داشتهاند.در سالهای بعدی زندگی اگر با رخدادی پر استرس که در نگرش آنان درباره خودشان تاثیر میگذارد رو به رو شوند، ممکن است اعتماد بنفس خود را از دست بدهند.
عواملی که باعث نابودی اعتماد به نفس میشود:
مواردی که در زیر عنوان می شود بسته به اینکه چند مدت یک بار اتفاق می افتاد، به آنها چه اندازه اعتقاد پیدا میکنید یا دارید؟دوامشان چقدر است؟ چقدر پرورش مییابد یا پرورش یافته اند؟ تاثیر های متفاوتی در عزت نفس شما میگذارند.
-
این احساس که نمیتوانید با استرس مقابله کنید
این باور که از عهده رخداد حال حاضر بر نمی آید. با موقعیتهای مایوس کننده و نا امید کننده شما احساس تنهایی میکنید. این امر از اعتماد به نفس شما میکاهد. این تفکر باعث شده مثلا در محیط کار شما بتوانند مورد زورگویی واقع شوید.
-
برآورده نکردن معیارها
احساس اینکه شما در حد و اندازهی که دیگران از شما انتظار دارند نیستید.یا شما در حد و اندازهای که از خودتان انتظار دارید نیستید. یا یکی یا هر دوی این موارد بسته به تجاربی که در زندگی برای شما اتفاق افتاده باشد. میتواند در اعتماد به نفس شما تاثیر گذار باشد.
-
انتقاد پیوسته
توانایی پذیریش انتقاد سازنده نشانه درایت است. اما اگر انتقاد سازنده نباشد. یا هرگز با تحسینی متعادل نشود. یا توفیقهای شما به حساب نیاید، میتواند عزت نفس شما را نابود کند.
-
نبود جنبههای مثبت
کسی آشکارا بر ضد شما نیست. اگر به شما به طور مشخصی بیتوجهی میشود. مورد تعریف و تحسین قرار نمی گیرد. تشویق نمی شوید. محبت نمی بینید. به نظر میرسد هیچ کس به طور شخصی به شما علاقه نشان نمیدهد،به عنوان کودک به این نتیجه میرسید که اشکالی در شما وجود دارد و شایسته محبت و توجه دیگران نیستید. این احساس و تصور ممکن است در سنین بزرگی نیز بروز کند.
-
احساس مطرود بودن
احساس میکنید در مدرسه، خانه و یا محل کار با بقیه همخوانی ندارید. یا آنکه ممکن است به دلیل دلبستگیهای متفاوت تان، کسی شما را مورد انتقاد قرار دهد. احساس میکنید دیگران به شما نظر مساعد ندارند.
-
مشکلات خانوادگی
طلاق، بیماری، از دست دادن شغل ممکن است در خانواده ها تاثیر شدید بگذارد. در ضمن نقشی که شما در خانواده بازی میکنید، در برداشتی که از خود دارید و اینکه تصور میکنید دیگران چه برداشتی از شما دارند تاثیر میگذارند.
-
موفقیت اجتماعی
شما برداشتی که از خود دارید. با باور شما در این زمینه که تا چه اندازه با جامعه همخوانی دارید، مرتبط است.
-
بد رفتاری (جسمی،احساسی یا جنسی)
اگر در کودکی با سو استفاده روبهرو شدید یا اگر مرتب مجازاتتان کردهاند. اگر مورد بیتوجهی و بدرفتاری قرار گرفتهاید. اینها آثار جراحت در شما بر جای میگذارند. بچهها اگر مورد بد رفتاری قرار بگیرند تصور میکنند تقصیر خودشان بوده که با آنان بد رفتاری شده است.
قربانیان دوران کودکی و کسانی که در بزرگسالی با ضربههای روانی روبهرو شده اند. میتوانند درمان شوند و می شوند. اگر در چنین موقعیتی قرارا دارید، می توانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.