شاید شنیده باشید که فلانی فرد خلاقی است،یا اینکه برای حل یک موضوع متوجه شدهاید که از راهحلهای قبلی نمیتوان آن را حل کنید و نیاز به روشی دارید که تا به الان استفاده نکردهاید. انتخاب این روش و راه جدید خلاقیت گفته میشود.
آنچه می خوانید:
- تعریف خلاقیت
- نقش انگیزه در خلاقیت
- به چه دلیل باید مهارتهای حل خلاقانه مسائل را در خود تقویت کنیم؟
- فرایند خلاقیت
تعریف خلاقیت
خلاقیت فرایندی است که نتیجه آن، کار با ارزشی باشد.که توسط گروهی در یک زمان خاص به عنوان عنصر مفید و رضایتبخش مورد قبول واقع شود. تفکر خلاق ترکیبی از قدرت ابتکار،انعطافپذیری و حساسیت. در برابر نظریاتی میدانند که یادگیرنده را قادر میسازد. فرا سوی تفکرات عادی و معمول و معقول، به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد. حاصل آن رضایت شخصی و احتمالا خشنودی دیگران است. برخی از محققان دو عنصر تازگی، تناسب و ارزشمندی را نیز به این تعریف اضافه کردهاند. اعتقاد دارند تفکر خلاق از طریق ابتکار باید صورت گیرد نه الگوریتم. (الگوریتم به عمل قانونمندی گفته میشود که برای رسیدن به جواب، راه روشن و مشخصی را طی می کند. در حالی که اکتشاف راه از پیش تعیین شده و معینی ندارد.)
خلاقیت توانایی حل مسائلی است که فرد قبلا حل آنها را نیاموخته است. زمانی که فرد راهحل تازهای برای مسئالهای که با آن مواجه شده به کار ببرد، خلاقیت شکل گرفته است. و یک مسله مهم دیگر در خلاقیت بعد اجتماعی آن است. ما نمیتوانیم خلاقیت را بدون توجه به زمینههای اجتماعی بررسی کنیم. در واقع به نظر عدهای از متخصصان ما نمیتوانیم افراد و کارهای خلاق را جدا از اجتماعی که در آن عمل میکنیم نگاه کنیم زیرا خلاقیت هرگز نتیجه عمل فرد به تنهایی نیست.
نقش انگیزه در خلاقیت
عوامل اجتماعی و محیطی نقش اصلی را در کار خلاق ایفا میکنند. همچنین پیبردهاند که بین انگیزههای شخصی و خلاقیت، ارتباطی قوی وجود دارد. که قسمت های زیادی از این گرایش را محیط اجتماعی یا حداقل جنبههای خاصی از محیط تعیین میکنند.
به خلاقیت نمیتوان با تمرکز بر یک بعد نگریست. بعد فردی،محیطی،اجتماعی و فرهنگی به تنهایی نمیتواند بیانگر ماهیت خلاقیت باشد.برای مثال ویژگیهای شخصیتی با خلاقیت همبستگی بالای دارد. اما تنها عامل موثر در بروز خلاقیت نیست بلکه همواره باید نظام اجتماعی خلاق نیز توجه کنیم. به عنوان مثال افراد معروف خیلی زیادی هستند که در زمان حیات خود به عنوان فردی خلاق شناخته نبودند. بعد از مرگ محققان متوجه شدند کارهای این افراد نسبت به جامعه و زمانی که فرد زیسته یک اثر خلاق بوده است. مانند نقاش معروف رامبراند، مثل موسیقی دان بزرگ موتسارت و .. مثال این افراد روشن میکنند که نمی توان به خلاقیت صرفا از بعد ویژگی های فردی، محیطی، اجتماعی و فرهنگی پرداخت. چه بسا محصولی در یک جامعه ارزشمند است و در یک محیط دیگر بیارزش باشد.
بنابراین خلاقیت، مجموع عوامل فردی،محیطی، و فرهنگی است که در اجتماع در حال تعامل اند. ابهام خلاقیت، مفهوم انتزاعی و تازه آن است. اما خلاقیت را به راحتی میتوان در زندگی روزانه حس کرد. به این مثالها دقت کنید: خانمی که در آشپزی نوعی تزیین غذا را انجام میدهد که تا به حال انجام نداده است. یا بچه ای که مدلی اتاقش را مرتب می کند که تا اکنون اصلا اتاقش را مرتب نکرده است . اینها اعمال سادهی خلاقیت هستند در واقع این افراد روشهای را استفاده کردهاند که تا اکنون برای آنها ناشناخته بوده است.با توجه به این مثالها میتوان گفت خلاقیت جریان بسیار سادهای است و با توجه و درایت می توان این استعداد را تا حد امکان پرورش داد.
به چه دلیل باید مهارتهای حل خلاقانه مسائل را در خود تقویت کنیم؟
آیا این کار ارزش صرف وقت و انرژی را دارد؟ در واقع در اکثر اجتماعات در مدارس واحدهای به افراد آموخته میشود . ارزیابی بر اساس آزمون این آموختههاست و هیچ اثری از خلاقیت در این جا وجود ندارد.
امروزه ما در دنیای زندگی میکنیم که در حال تغییر و تحول است. دنیای بسیار پیچیده که همگان نیازمند کسب مهارت قابل انعطاف و دقیق تفکر خلاق هستند. تا علاوه بر رویارویی با چنین مسائلی، قادر به یافتن راه حلهایی برای پیشبرد فیزیکی و اجتماعی محیط خود باشند. با بهرهگیری از تفکر خلاق قادر خواهیم بود به آن دسته از تحولات اساسی که در مدارس و دانشگاههای ما برای توسعه آموزش برای تمامی فراگیران به آن نیاز دارند، دست یابیم.
این مهارت باعث غنای زندگی می شود. از این مهارت تفکر میتوان در منزل، به هنگام تفریح و به خصوص در رابطه با دیگران استفاده کرد. با استفاده از این نوع تفکر، راه حلهای مختلف مسئاله و پیامدهای هر یک از آنها بررسی میشوند. این مهارت فرد را قادر می سازد تا مسئایل را از ورای تجارب مستقیم خود دریابد و حتی زمانی که مشکلی وجود ندارد و تصمیمگیری خاصی مطرح نیست، با سازگاری و انعطاف بیشتر به زندگی روزمره بپردازد.
خیلی از شما با خواندن این مطالب تا اینجا ممکن است این فکر به ذهنتان خطور کرده باشد، که من هرگز نمیتوانم فرد خلاقی باشم. اما باید بدانید که پژوهشها نشان داده است که خلاقیت به طور عام تقسیم شده است. این به زبان ساده بدین معنی است همهی ما با درجات مختلف دارای این استعداد هستیم. این تجزیه و تحلیل همچنین نشان داده است که درجهی موثر بودن خلاقیت ما بازده انرژی فکری ما_ کوشش و پشتکار ما در به کارگیری مغزمان_ ارتباط بیشتری دارد تا با استعداد درونی مان. بعضی محققان معتقدند اغلب بهترین ایدهها به وسیلهی افرادی که در رشتهی مربوط مبتدی بودهاند به وجود آمده است.
و حال که تعریف خلاقیت را متوجه شدیم و دریافتیم خلاقیت چه تاثیری بر کیفیت زندگی ما دارد، می پردازیم به فرایند خلاقیت.
فرآیند خلاقیت
طی چندین فرآیند راه حلهای خلاق برای مسائل شکل میگیرد؟ آیا فرایند خلاقیت مراحل مختلفی را در بر میگیرد؟ برای پاسخگویی به هر یک از این سوالات در ابتدا لازم است. سعی کنیم فرآیندی را که فرد به وسیله آن به خلق کردن میپردازد درک کنیم. تقریبا همه افرادی که که خلق میکنند و کسانی که افراد خلاق را مورد مطالعه قرار می دهند. با این نظر موافقند که فرآیندها یا توالی و مراحلی وجود دارد، که فرد خلاق در اعمال خلاقانه اش آن را طی می کند.
یک مدل چهار مرحلهای برای خلاقیت را در اینجا مطرح میکنیم.
آمادگی
یک دانشمند یا هنرمند، قبل از خلق اثر خویش باید از ابعاد مختلف با زمینه کاری خویش آشنا باشد. برای مثال ارائه یک نظریه تازه یا یک اثر هنری، لازم است بر مقدمات آن اثر مسلط باشد. از یک نوع آمادگی کلی در زمینههای مختلف برخوردار باشد. مثلا در زمینه ی نقاشی با رنگها، ابعاد، چشم اندازهها و.. ضروری است. علاوه بر این آمادگی عمومی، یک نوع آمادگی خاص نیز ضرورت دارد. منظور از آمادگی خاص بررسی، جستجو،مطالعه و جمع آوری مدراک درباره موضوع مورد نظر است.جمع آوری اطلاعات و نظر دیگران در این مرحله مهم است و بعد از آن فرد برای رشد افکار خویش نظریههای دیگر را رها میکند.
نهفتگی
این مرحله به ظاهر نوعی توقف در کار دیده میشود و فرد هیچگونه تلاشی برای رسیدن به نتیجه انجام نمیدهد. ممکن است در این مرحله حتی به موضوع فکر هم نشود اما ذهن ناخود آگاه شروع به فعالیت میکند و آن را دنبال میکند. گاهی افراد به عمد فعالیت را رها میکنند تا برای حل مسلئه آمادگی پیدا کنند.
اشراق
در این مرحله فرد خلاق در طول کار به طور طبیعی با موانعی برخورد میکندکه کار را دچار وقفه میسازد. امکان هر گونه پیشرفت را از فرد سلب میکند . ناگهان موضوع روشن میگردد و فرد میتواند همه موانع را از سر راه بردارد. هر چند تحقق اشراق و بصیرت چندان قابل پیش بینی نیست.اما میتوان با ایجاد محیط مساعد به آن سرعت بخشید. افراد خلاق برای ایجاد شرایط مساعد روشهای مختلفی دارند که میتواند برای آنها مفید باشد.در حالی که شاید این روش برای دیگری بی تاثیر باشد.
اثبات
در این مرحله فرد خلاق آنچه را به دست آورده است .اعم از اختراع یا اکتشاف یا نظریه ی تازهاش، مورد ارزیابی قرارا می دهد. شواهد آن را دوباره میسنجد و آن را از لحاظ منطقی آزمایش مینماید. علاوه بر آن او میتواند از دیدگاه و قضاوت دیگران بهرهمند شده و اثر خویش را تکمیل کند. در واقع اهمیت و ارزش کار تازه به وسیلهی بازبینی در این مرحله روشن میگردد. بسیاری از دانشمندان و محققان جهت اثبات اشراق خویش سالیان طولانی تلاش نمودهاند. بعضی مواقع در این مرحله ممکن است اثر تازه کاملا تغییر کند یا تصحیح گردد. تا نتایج بهتری در بر داشته باشد. بسیاری از محققان این مراحل را پذیرفته و آن را به همین ترتیب در کارهای خویش ذکر مینمایند و برخی دیگر این مراحل را مورد تردید قرار داده اند.