وسواس را همه شنیدهایم و اینکه تا چه اندازه این واژه میتواند زندگی فردی و اجتماعی افراد را تحت تاثیر قرار دهد را میدانید؟به چه رفتارهای وسواس گفته میشود و چگونه درمان میشود؟با ما همراه باشید تا به جواب این سوالات برسید.
آنچه میخوانید:
- تعریف وسواس
- طبقه بندی نشانههای وسواس فکری _ عملی
- چگونه افکار معمولی به وسواس تنبدیل شده
- نقش باورها در وسواس فکری _ عملی
تعریف وسواس
وسواسها عبارتند از افکار،تکانهها و یا تصاویر مزاحم و تکراری که ناراحت کنندهاند و مردم را برای کاهش آن ناراحتی به انجام اعمال فیزیکی یا ذهنی و یا وسواس فکری_ عملی وا میدارند. که میتواند رفتارهای آشکار یا تدابیر صرفا ذهنی باشند. برای مثال چیدن خاص وسایل منزل و اصرار به اینکه به همان شکل بماند.یا داشتن یک تصویر ذهنی و یا تکرار یک سری عبارات.
گاهی اوقات بعضی بیماران میتوانند تشریفات را به تاخیر بیندازند اما به ندرت میتوانند آنها را کاملا کنار بگذارند.قصد بیشتر وسواسهای فکری_ عملی پیشگیری از آسیب یا تصحیح اشتباهات است و تقریبا همیشه در مقایسه با تهدید واقعی،افراطی هستند. در عین حال بیشتر وسواسهای فکری_ عملی جنبههایی از حقیقت را در درون خود دارند. برای مثال وارسی اجاق گاز برای پیشگیری از آتش سوزی.
طبق نظر انجمن روانپزشکی امریکا اختلال وسواس فکری _ عملی یک اختلال اضطرابی است. بیتردید اضطرابی همراه با هیجانهای دیگری همچون گناه و شرم یک عامل محوری در این اختلال است.
وسواس فکری _ عملی وقتی تشخیص داده میشود که وقتگیر و آشفتهکننده بوده و به طور قابل ملاحظه با عملکرد فرد در موقعیتهای خانوادگی،اجتماعی و شغلی تداخل نماید.
طبقهبندی نشانههای وسواس فکری _ عملی
- افکار با محتوای آسیب،مذهبی یا جنسی همراه با تشریفات ذهنی یا وارسی
- افکار وسواسی آلودگی همراه با شستن یا تشریفات تمیز کردن
- تقارن که با تشریفات نظم و ترتیب همراه است
- احتکار یا انباشته کردن
بسیاری از بیماران بیش از یک نوع وسواس فکری یا عملی دارند، بنابراین زیر گروههای نشانگان ممکن است با انواع بیماران به طور کامل مطابقت نکنند.بسیاری از آنها بیش از یک نشانه را دارند، هر چند یکی از علائم ممکن است غالب باشد.
چگونه افکار معمولی به وسواس تبدیل شده
فهم اینکه چطور افکار مزاحم میتوانند ترسها و تشربفات وسواسی به راه اندازند. بک درمانگر شناختی رفتاری مدعس است مردم باورهایی درباره خود و دیگران و دنیای اطرافشان دارند و این باورهای بنیادین و عمیق،تعینن کننده تعبیر و تفسیر آنها از رویدادهای روزمره است.به همین ترتیب تعیین کننده خلق و اعمال آنها است. باورهای بنیادین ترس آور به تعبیر و تفسیرهای درباره خطر،خلق مضطرب و اعمال حفاظتی افراطی منجر خواهد شد. افرادی که باورهای مثبت قوی درباره خودو دیگران دارند. معمولا به افکار مزاحمشان اهمیت ناچیزی میدهند. حتی اگر آنها ناراحتی ناچیزی تجربه کردهاند و میتوانند به راحتی این ایدهها را نادیده بگیرند یا حذف نمایند بر عکس افراد دارای باورهای منفی در نادیده گرفتن افکار مزاحم ناخوشایند مشکل بیشتری خواهند داشت.
نقش باورها در وسواس فکری _ عملی
افراد مبتلا به وسواس تصور میکنند خطری وجود دارد به اشتباه برای خود استدلال میکنند مگر اینکه بتوانند خودشان را مطمئن کنند موقعیت امن است. تردید در مورد تجربه شخصی فرد شاخص مهم وسواس فکری _ عملی باشد.
اهمیت بیش از حد افکار
صرف داشتن یک فکر به این معناست که آن فکر مهم بوده و مستلزم توجه ویژه است. برخی افراد دارای وسواس فکری _ عملی ممکن است به اشتباه باور داشته باشند که افکار اعمال را مخابره میکنند. این نوع تفکر به دو گروه “آمیختگی اخلاقی” و “آمیختگی احتمال” تقسیم بندی شده است. آمیختگی اخلاقی در مادری است که میاندیشد فکر به آزردن کودکش همانقدر گناهکارش میکند که اگر واقعا کودکش را آزرده بود.این باور باعث شده مادر زمان کمتری در کنار فرزند بماند. آمیختگی احتمال در مردی آشکار است که معتقد است فکر چاقو زدن به کسی وی را بیشتر مستعد انجام این کار میکند
کنترل افکار
باورهای مبنی بر مهم بودن مزاحمتهای ذهنی معمولا با تلاش برای کنترل یا فرونشانی آن افکار همراه هستند. اینها نشانگر موضوع فکر کردن در مورد فکر کردن یا به عبارتی همان فرا شناخت هستند. افرادی که معتقدند بایستی افکارشان را کنترل کنند معمولا تشریفات ذهنی برای جایگزین کردن فکر خوب یا فکر بد را به کار میگیرند.
برآورد بیش از حد خطر
کسانی که از وسواس فکری _ عملی رنج میبرند اغلب احتمال خطر و اشتباه را بیش از حد برآورد میکنند و بدترین پیامدها را در نظر میگیرند. مثلا ” احتمال تنبیه شدن من بیش از دیگران است”. برخلاف بیشتر مردم که میپندارند در امنیت هستند مگر اینکه شواهدی واضحی از خطر وجود داشته باشد، بیماران وسواس تصوری عکس این دارند یعنی هر موقعیتی خطرناک است.
نیاز به اطمینان
باورهای تحریف شده بیماران در زمینه نیاز به اطمینان،به احساس ناتوانی آنها در مقابله با ابهام، تازگی و تغییر غیر قابل پیش بینی مربوط است. بیماران مبتلا به وسواس فکری _ عملی در تحمل موقعیتهای مبهم مشکل دارند. فرد در موقعیتهای که ذاتا مبهم هستند،قادر به تصمیمگیری نخواهد بود.
مسئولیت پذیری
افراد دارای وسواس فکری _ عملی اغلب خودشان را مسئول جلوگیری از خطر میدانند. مسئولیت پیامهای ترسآور را به خودشان نسبت میدهند نه دیگران. پذیریش بیش از حد مسئولیت گناه و وسواس فکری _ عملی تولید میکند. تا تسکینش دهد. تعجب آور نیست که مسئولیت پذیری اغلب حول حفظ افراد از خطر یا آسیب میچرخد که مولفه دیگری از باورهای وسواسی است.
کمال گرایی
نگرشهای کمالگرایانه بر این باورند که یافتن یک راهحل کامل برای همه مشکلات هم ممکن است و هم مطللوب. افراد معتقدند حتی اشتباهات جزئی پیامدهای جدی در پی خواهد داشت. کمال گرایی با وارسی کردن و دوباره خوانی جهت درک کامل یک مطلب شستن تکراری جهت احساس تمیزی کامل، تشریفات تکرار و نظم و ترتیب دارد و بخش مهمی از وسواس ها و وسواس فکری _ عملی درباره نیاز به دانستن است.
همانطور که مشاهده کردید نقش افکار در شکل گیری رفتار وسواس بسیار حائز اهمیت است. جهت ادمهی مطالب در این خصوص با ما همراه باشید.
در خصوص این مطالب میتوانید با کارشناسان ما در ارتباط باشید.